برنامه‌ریزی

اهمیت و روش مدیریت مبتنی بر شواهد در بیمارستان‌ها

در دنیای پرشتاب و پیچیده امروز، مدیریت موثر بیمارستان‌ها نیازمند رویکردی علمی و داده‌محور است. دیگر نمی‌توان صرفا بر اساس تجربیات شخصی یا روش‌های سنتی به اداره بیمارستان پرداخت و انتظار داشت که در عرصه رقابت و بهبود مستمر عملکرد، موفق بود.  تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر شواهد، نه تنها احتمال موفقیت را افزایش می‌دهند، بلکه به سازمان‌ها کمک می‌کنند تا منابع خود را به شکل بهینه‌تر مدیریت کرده، کیفیت خدمات را ارتقا بخشیده و رضایت بیماران و کارکنان را افزایش دهند.

بیمارستان‌ها به عنوان سازمان‌های ارائه دهنده خدمات حیاتی، نیازمند آن هستند که به طور مداوم عملکرد خود را ارزیابی کرده و برای بهبود آن تلاش کنند.  استانداردهای اعتباربخشی بیمارستان‌های ایران نیز بر این موضوع تاکید دارند که برنامه‌ریزی‌ها و تصمیمات بیمارستان باید بر مبنای داده‌ها و اطلاعات مستند صورت گیرد. این رویکرد تضمین می‌کند که بیمارستان به صورت سیستماتیک و هدفمند در مسیر بهبود حرکت کرده و به نتایج متوازن دست یابد. در ادامه به بررسی ابعاد مختلف این استاندارد و نحوه پیاده‌سازی عملی آن در بیمارستان‌ها خواهیم پرداخت.

تصمیم‌گیری و اقدام مبتنی بر شواهد:  بنیان مدیریت موفق

تصمیمات و اقدامات تیم رهبری و مدیریت بیمارستان باید بر پایه شواهد و اطلاعات مستند استوار باشد.  این بدان معناست که مدیران نباید صرفا بر حدس و گمان یا تجربیات شخصی تکیه کنند، بلکه باید قبل از اتخاذ هر تصمیمی، اطلاعات مرتبط را جمع‌آوری، پردازش و تحلیل کرده و سپس بر اساس یافته‌های به‌دست‌آمده، اقدام نمایند. اهمیت این موضوع از آنجاست که تصمیمات مبتنی بر شواهد، احتمال موفقیت را افزایش داده و از هدر رفتن منابع و تلاش‌های سازمان جلوگیری می‌کند.

مثال کاربردی: فرض کنید بیمارستانی قصد دارد برای کاهش زمان انتظار بیماران در بخش اورژانس، اقداماتی را انجام دهد. در رویکرد مبتنی بر شواهد، مدیران ابتدا باید داده‌های مربوط به زمان انتظار بیماران، علل تاخیر، ساعات اوج مراجعه و سایر اطلاعات مرتبط را جمع‌آوری و تحلیل کنند.  سپس با بررسی این اطلاعات و شناسایی نقاط ضعف و گلوگاه‌ها، می‌توانند تصمیمات آگاهانه‌تری مانند افزایش تعداد پرسنل در ساعات اوج مراجعه، بازنگری در فرآیندهای پذیرش و تریاژ، یا ایجاد سیستم نوبت‌دهی آنلاین اتخاذ کنند. این تصمیمات مبتنی بر شواهد، اثربخشی بیشتری نسبت به تصمیمات صرفا بر اساس حدس و گمان خواهد داشت.

اهمیت اطلاعات پردازش‌شده و شواهد سیستمی

تصمیمات و اقدامات تیم رهبری و مدیریت باید نشان‌دهنده استفاده از اطلاعات پردازش‌شده و شواهد سیستمی باشد.  این تاکید بر دو نکته مهم دارد: اول اینکه، اطلاعات خام و داده‌های اولیه به تنهایی کافی نیستند و باید پردازش شوند تا به اطلاعات معنادار و قابل استفاده تبدیل گردند. دوم اینکه، شواهد باید سیستمی باشند، یعنی جمع‌آوری و تحلیل آن‌ها به صورت منظم و با استفاده از روش‌های استاندارد انجام شود تا از اعتبار و پایایی آن‌ها اطمینان حاصل گردد.

مثال کاربردی:  برای سنجش رضایت بیماران، صرفا جمع‌آوری پرسشنامه کافی نیست. داده‌های به‌دست‌آمده از پرسشنامه‌ها باید پردازش شوند، به عنوان مثال میانگین امتیازات رضایت در بخش‌های مختلف محاسبه شود، نقاط قوت و ضعف شناسایی گردند و روند تغییرات رضایت در طول زمان مورد بررسی قرار گیرد.  همچنین، برای اطمینان از سیستمی بودن شواهد، باید روش جمع‌آوری پرسشنامه‌ها مشخص و استاندارد باشد، نمونه‌گیری به صورت تصادفی انجام شود و دوره‌های زمانی مشخصی برای سنجش رضایت در نظر گرفته شود. این رویکرد سیستمی، اطلاعات دقیق‌تر و قابل اعتمادتری را برای تصمیم‌گیری در اختیار مدیران قرار می‌دهد.

ایجاد سیستم گزارش‌دهی کارآمد: ابزار اصلی نظارت و بهبود

ایجاد یک سیستم گزارش‌دهی مناسب مهم است که از طریق آن، گزارش‌های تحلیلی مورد نیاز در زمان‌های مشخص دریافت شود.  سیستم گزارش‌دهی، ابزاری حیاتی برای نظارت بر عملکرد بخش‌ها و واحدهای مختلف بیمارستان، شناسایی مشکلات و فرصت‌های بهبود، و ارزیابی اثربخشی اقدامات انجام شده است.  این سیستم باید به گونه‌ای طراحی شود که اطلاعات به موقع، دقیق و مرتبط را در اختیار مدیران قرار دهد تا بتوانند تصمیمات آگاهانه و به‌موقع اتخاذ کنند.

مثال کاربردی: یک سیستم گزارش‌دهی کارآمد در بیمارستان می‌تواند شامل گزارش‌های ماهانه یا فصلی از شاخص‌های عملکردی کلیدی (KPIs) در بخش‌های مختلف، گزارش‌های رضایت‌سنجی بیماران و کارکنان، گزارش‌های مربوط به حوادث ناخواسته و خطاهای پزشکی، گزارش‌های مالی و اقتصادی، و گزارش‌های مربوط به اجرای برنامه‌های بهبود باشد.  این گزارش‌ها باید به صورت تحلیلی تهیه شوند، یعنی صرفا ارائه اعداد و ارقام کافی نیست، بلکه باید روندها، الگوها، و علل احتمالی تغییرات در شاخص‌ها مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند. به عنوان مثال، در گزارش شاخص‌های عملکردی بخش جراحی، نه تنها باید تعداد عمل‌های جراحی موفق و ناموفق گزارش شود، بلکه باید دلایل افزایش یا کاهش موارد ناموفق نیز تحلیل و ارائه گردد.

نظارت بر عملکرد برای تحقق نتایج متوازن

یکی از اهداف اصلی نظارت بر عملکرد، تحقق نتایج متوازن در بیمارستان است. نظارت و هدایت واحدها باید به گونه‌ای باشد که تمام واحدها در مسیر بهبود وضعیت و عملکرد حرکت رو به جلو داشته باشند و مسئولیت بهبود کیفیت، صرفا بر عهده یک یا چند واحد خاص گذاشته نشود.  نتایج نامتوازن، که در آن برخی واحدها پیشرفت قابل توجهی دارند در حالی که برخی دیگر عقب مانده‌اند، نشان‌دهنده عدم استقرار صحیح این استاندارد است.  برای دستیابی به نتایج متوازن، باید برای هر یک از واحدها، حد میزان مورد انتظار وضعیت بهبود، با توجه به جنبه‌های مختلف عملکردی، توسط تیم رهبری و مدیریت تعیین و ابلاغ شود.

مثال کاربردی: در یک بیمارستان، ممکن است بخش قلب و عروق به دلیل تمرکز و تلاش زیاد، در شاخص‌های عملکردی مرتبط با بیماری‌های قلبی پیشرفت چشمگیری داشته باشد، در حالی که بخش داخلی به دلیل کمبود منابع یا توجه کمتر، عملکرد ضعیف‌تری داشته باشد.  این وضعیت نشان‌دهنده نتایج نامتوازن است. برای دستیابی به نتایج متوازن، تیم رهبری و مدیریت باید برای هر دو بخش، اهداف بهبود مشخص و قابل اندازه‌گیری تعیین کنند، منابع لازم را به طور عادلانه تخصیص دهند، و عملکرد هر دو بخش را به طور منظم پایش کنند.  در این صورت، هر دو بخش می‌توانند در مسیر بهبود حرکت کرده و به نتایج متوازن دست یابند.

پردازش اطلاعات: مراحل کلیدی برای تبدیل داده‌ها به دانش

اطمینان از پاک و صحیح و کافی بودن داده‌ها، مرتب‌سازی داده‌ها در مجموعه‌های مختلف، کاستن از داده‌های جزئی برای رسیدن به نکات اصلی، تجمیع داده‌ها برای بدست آوردن جنبه‌های جدیدی از وقایع و پدیده‌ها، گردآوری، سازمان‌دهی، تحلیل، تفسیر و نمایش داده‌ها و گزارش‌دهی مناسب داده‌ها و طبقه بندی داده‌ها به گروه‌ها و طبقات مختلف بسیار مهم است. این مراحل، چارچوبی را برای تبدیل داده‌های خام به اطلاعات معنادار و قابل استفاده ارائه می‌دهند که مبنای تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر شواهد را تشکیل می‌دهند.

مثال کاربردی: در فرآیند تحلیل داده‌های رضایت‌سنجی بیماران، ابتدا باید از صحت و کامل بودن داده‌ها اطمینان حاصل کرد (مثلا بررسی پرسشنامه‌های ناقص یا نامعتبر). سپس داده‌ها را بر اساس بخش‌های مختلف بیمارستان، گروه‌های سنی بیماران، یا نوع بیماری مرتب‌سازی کرد.  در مرحله بعد، باید داده‌های جزئی‌تر مانند نظرات تک‌تک بیماران را کاهش داده و بر نکات اصلی و الگوهای کلی تمرکز کرد (مثلا شناسایی مهم‌ترین شکایات بیماران در بخش اورژانس).  سپس، داده‌های مختلف را تجمیع کرد تا جنبه‌های جدیدی از رضایت بیماران به‌دست آید (مثلا ارتباط بین زمان انتظار در اورژانس و سطح رضایت بیماران).  در نهایت، داده‌ها را به صورت گزارش‌های تصویری و نموداری سازمان‌دهی و ارائه کرد تا برای مدیران قابل فهم و استفاده باشد.

بازدیدهای میدانی و جلسات حضوری:  تکمیل‌کننده سیستم گزارش‌دهی

در کنار سیستم گزارش‌دهی، اهمیت بازدیدهای میدانی تیم رهبری و مدیریت و برگزاری جلسات حضوری با کارکنان و ارباب رجوع مورد تاکید است.  بازدیدهای میدانی، به صورت اعلام‌شده یا سرزده، به مدیران امکان می‌دهد تا از نزدیک با روند و نتایج کار در بخش‌های مختلف آشنا شده و از صحت اطلاعات گزارش‌شده اطمینان حاصل کنند.  جلسات حضوری نیز فرصتی را برای شنیدن مستقیم مشکلات، شکایات و پیشنهادات کارکنان و ارباب رجوع فراهم می‌آورد که اطلاعات ارزشمندی را برای بهبود عملکرد بیمارستان در اختیار مدیران قرار می‌دهد.

مثال کاربردی:  تیم رهبری و مدیریت بیمارستان می‌تواند به صورت دوره‌ای بازدیدهای سرزده از بخش‌های مختلف داشته باشد تا از نزدیک نحوه ارائه خدمات، رعایت پروتکل‌ها، و رضایت کارکنان را بررسی کند.  همچنین، برگزاری جلسات ماهیانه با روسای بخش‌ها، جلسات فصلی با کارکنان، و نظرسنجی‌های دوره‌ای از بیماران، می‌تواند اطلاعات ارزشمندی را در مورد نقاط قوت و ضعف بیمارستان در اختیار مدیران قرار دهد که مکمل اطلاعات به‌دست‌آمده از سیستم گزارش‌دهی خواهد بود.

مهارت‌های مدیریتی مورد نیاز برای مدیریت مبتنی بر شواهد

پیاده‌سازی موفق استانداردهای مبتنی بر شواهد در بیمارستان‌ها، نیازمند مجموعه‌ای از مهارت‌های مدیریتی در تیم رهبری و مدیریت است.  از جمله مهم‌ترین این مهارت‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مهارت‌های تحلیل داده: توانایی جمع‌آوری، پردازش، تحلیل و تفسیر داده‌ها و اطلاعات، پایه اصلی تصمیم‌گیری مبتنی بر شواهد است. مدیران باید بتوانند داده‌های مختلف را تحلیل کرده، الگوها و روندها را شناسایی کنند و از آن‌ها برای تصمیم‌گیری‌های آگاهانه استفاده کنند.

مهارت‌های ارتباطی: ایجاد یک سیستم گزارش‌دهی کارآمد و استفاده موثر از آن، نیازمند مهارت‌های ارتباطی قوی است. مدیران باید بتوانند به طور موثر با کارکنان در سطوح مختلف ارتباط برقرار کرده، اطلاعات را به اشتراک بگذارند، و بازخورد دریافت کنند.

مهارت‌های رهبری: رهبری اثربخش، نقش کلیدی در ایجاد فرهنگ داده‌محور در بیمارستان دارد. مدیران باید بتوانند کارکنان را به استفاده از داده‌ها در تصمیم‌گیری‌ها تشویق کنند، فرهنگ یادگیری و بهبود مستمر را ترویج دهند، و تغییرات لازم را در سازمان ایجاد کنند.

مهارت‌های حل مسئله: سیستم گزارش‌دهی و تحلیل داده‌ها، اغلب مشکلات و چالش‌های جدیدی را در بیمارستان آشکار می‌کند. مدیران باید مهارت‌های حل مسئله قوی داشته باشند تا بتوانند این مشکلات را شناسایی کرده، راه‌حل‌های مناسب را پیدا کنند، و اقدامات بهبود را پیاده‌سازی کنند.

تفکر سیستمی: درک دیدگاه سیستمی و توجه به ارتباط بین بخش‌های مختلف بیمارستان، برای دستیابی به نتایج متوازن ضروری است. مدیران باید بتوانند بیمارستان را به عنوان یک سیستم یکپارچه در نظر بگیرند و تاثیر تصمیمات خود بر بخش‌های مختلف را ارزیابی کنند.

در نهایت، می‌توان گفت که تاکید بر تصمیم‌گیری مبتنی بر شواهد، گامی مهم در جهت ارتقای کیفیت خدمات و بهبود عملکرد بیمارستان‌ها است. پیاده‌سازی این رویکرد، نیازمند تغییر رویکرد در مدیریت بیمارستان‌ها و حرکت به سوی فرهنگ داده‌محور است.  با ایجاد سیستم‌های گزارش‌دهی کارآمد، تحلیل دقیق داده‌ها، نظارت مستمر بر عملکرد، و اتخاذ تصمیمات مبتنی بر شواهد، بیمارستان‌ها می‌توانند به طور هماهنگ در مسیر بهبود حرکت کرده و به نتایج متوازن دست یابند.  این رویکرد نه تنها به بهبود کیفیت خدمات درمانی منجر می‌شود، بلکه به افزایش رضایت بیماران و کارکنان، مدیریت بهینه منابع، و دستیابی به اهداف سازمانی کمک شایانی خواهد کرد.

حامد دهنوی

علاقه‌مند به مدیریت کیفیت، بهبود کیفیت و تغییر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا